چرا حرف منو باور نمیکنی

فیک (الکی)
۱۰.
همه اعضا آماده شودن رفتن بعد چند ۴۰ دقیقه رسیدن و وارد شودن رقصیدن و شر/ا ب و نشستن
میخوردن و همه ۱۰۰یا ۸۰ بودن
کوک: داداش بسه دیگه میفتی دستمون.
ته: راست میگه یک جوری میخوری که انگار زنت قهر کرد رفته خونه باباش
همه اعضا به جیمین نگاه می‌کردن
جیمین: متاسفانه بابام بهم زنگ زد
همه تعجب کردن
جیهوپ : واییییییییییی نگو بابات قبلا نمیزاشت باهم رفیق باشیم
ته : اوووووففففف نه من حوصله بابات ندارم باز چی میخواد
کوک: اووووو یک بار می‌خواستیم خوش بگذرونیم
نامجون: بسه دیگه خوب جوابشو دادی
جیمین :بچه شودی معلوم که نه
جین: پس احترام پدر کجا رفته بچه
جیمین : اگر احترام حالیش بود نمیزاشت‌.... ولش کنین
شوگا: درسته اون باهات بد بود ولی باید احترام بزاش می‌گذاشتی
جیمین : بابا بیخیال فردا جهنمیان میان وقت این روز مونده که خوش باشیم
و لیوان مشروب رو به همه لیوان ها زدن
همه داشتن میرقصیدن و مست میکردن که جیمین رفت بالکن و به آسمون و ستاره نگاه میکرد
فلش یونا
یونا : هییییی حوصلم سررفته نزدیک خونه دوهی بودم و در خونه رو زدم
دوهی : سلام بر داداشی
یونا: سلام رفیق
دوهی : اینجا چه کار میکنی بیا تو
یونا : نه دیگه مزاحم میشم
دوهی : نه بابا چه مزاحمتی بابا مامان اینجا نیست یک ماه رفتن مسافرت
یونا : باشه (رفت تو)
دوهی : چی میخوری شام خوردی
یونا : اره خوردم اگر میشه اب بده
دوهی : باشه
دوهی : بفرمایند این هم اب
یونا: مرسی قشنگم
دوهی : راستی داداشت چی شود
یونا: هاا نگو و نپرس مثل همیشه
دوهی : میگم من حوصلم توی خونه سر رفته بیا یک کاری کنیم
یونا: یک قولب اب خورد : چه کار
دوهی : بیا بریم بار
یونا: چییییییییییییی؟
دوهی : واییییییییییی چته گوشم کر شود
یونا: تو نمیدونی جیمین با من چه کار میکنه
دوهی : جیمین از کجا خبر داره
یونا با استرس : باشه ولی من لباس ندارم
دوهی : اون حله من بهت میدم
یونا: باشه پس بریم
دوهی: پس من هم به دوتا دیگه از رفیق هام زنگ میزنم که بیان
زنگ اول : ات
زنگ دوم هم با (اسمش یادم رفت )
و رفتن آماده بشن
ویوات :
وقتی دیدم که جهونگ روی مبل نشسته و میخواستم برم بیرون
جهونگ : کجا میری
ات: اااااااا اوپا میخوام برم تولد دوستم
جهونگ : کدوم
ات: دوست دوهی هست
جهونگ :باشه میتونی بری
ات عصبی شود چون ازش اجازه نگرفتم که میگه بری یا نه ولی اگر باهاش بحس کنم نمیزار پس میرم
.....
دوهی با یونا رفتن خونه ات و بعد هم رفتن به اون دوستشون (اسمش پارت بعدی میگم)
رفتن
دوهی : راستی این تازه باز کردن بریم
همه : باشه بریم